لوگوی وب پایین است
جوجه طلایی و مرغ عشق ترسو!!

آفرینش خدا

هرچی دلت بخواد...اینک مریم آفرینش میاید با کلی امکانات و مطالب جالب بله

 سلام به آفرینشی هااااااااا

میخوام درمورد دوتا حیوون جدید باهاتون حرف بزنم.cool lupine

تو جاده "کامیون باری جوجه مرغ میرفته که ناگهان یک جوجه ی کوچولو میوفته زمین از بخت بدش.

شوهر خواهرم با ماشین قراضه اش از خوش شانسیه دخترش اونو میبینه و میاره خونه اش

و این موضوع درشب نوزدهم ماه رمضان اتفاق افتاده و من دارم الان میگم نشد زودتر بگم.

در اون روز هم خواهرم در حیاط بر روی درخت یک مرغ عشق میبینه

و با زرنگی میگیردش تا فرار نکنه...purple capped Lory clip art


از اون روز تا الان مرغ عشق ترسو در قفس  زندگی میکنهparrot aqua clip art

 وهربار نزدیکش میشیاز ترسو بودنش این ور و اون ور میپره 

جوجه هم پایین زندگی میکنه ...جدیداً حیاط هم میبریمش

بزرگ تر شده و خیلی هم شیطونه...  

حنایی شفته برنجی خیلی شیطونه و نمیتونه با جوجه بسازه متاسفانه

هر دفعه ای به مخ جوجه میزنه و دوسه تا از پرهاشو میکنه ...امروز هم کند  ...    

 حنا شفته            

حنا:کی با من بودی؟ don't know lupine 

   

[ چهار شنبه 21 مرداد 1394برچسب:حنا,مرغ جدید,

] [ 6 بعد از ظهر ] [ مریم آفرینش ]

[ ]

لولود وحنا 

مریم جون:این هم یک هندوونه همراه با خیار در تابستان گرم...نوش جونتون

لولود:حمله به خیار به به

حنا:کله ات با کاکل هاش مزاحمه برو اونورتر

لولود و حنا 

 حنا با تعجب:اوااااااااااااا... چرا یهو کم شد؟

حنا:ای لولود ورپریده    ش         

لولود و حنا

لولود در حال چاله کندن وشعر خواندن:لولود و حنا بازی میکنند چقدره قشنگ... ای ای

 

لولود:منم دیگه حوصله ام نمیره سر... او او ش

لولو د وحنا

لولود:حنا...ببین چه چاله ای برای بازی کندم...

لولود:ببین از نظر مساوات و موازاتش خوبه؟

دایره اش خوبه؟

لولود:جامون میشه؟ش

لولود و حنا

مریم جون:چیه تو فکری حنایی؟

حنا با ناراحتی:دلم میخواست یک همدم هم کنارمون باشه...هیییییییی...

روزگار چقدر بدی توش

لولود و حنا

حنا باتعجب:وااااااااااا ...چته؟خوشگل ندیدی؟ش

لولود و حنا

حنا:چقدر خوبه خاک بازی چقدر خوبه خاک بازی ...

حنا:آره آره دوستش داره هر روز هر شب فکر یاره ش

لولود و حنا

حنا:فقط به خاطر اون روی گلت هیچی نمیگم بهش

حنا:خودمو کنترل میکنم...ش

لولود و حنا

حنا :فکنم یه کرم دیدم...

 پایان 

     


ادامه مطلب

[ یک شنبه 4 مرداد 1394برچسب:مرغام,لولود و حنا,

] [ 11 قبل از ظهر ] [ مریم آفرینش ]

[ ]